وظایف والدین در قبال بچههایی که اجتماعی نیستند
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۷۵۰۶۹
برخی والدین گله میکنند؛ حالا که ویروس کرونا فروکش کرده و شرایط دیدوبازدیدها با رعایت پروتکلهای بهداشتی بهتر شده، اما فرزندانشان از مهمانیها و دیدارهای خانوادگی استقبال نمیکنند و وارد تعامل با اقوام و دوستان نمیشوند. جالبتر اینکه بسیاری از کودکان در این شرایط سرشان را به گوشی همراه یا تبلت گرم میکنند تا وارد تعامل با غریبهترها نشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتدا باید بدانیم این رفتارها با بحران بزرگی که جامعه طی دو سال از سر گذرانده کاملاً طبیعی است چراکه کرونا فرصت اجتماعی شدن را از کودکان ما گرفت. خیلی از بچهها در همین دوران قرنطینه به دنیا آمدند، چشمشان کمتر به دیدن طبیعت، پارک، مهمانی و دیگران غیر از والدین عادت کرد، پس طبیعی است که مهارتهای اجتماعی کودکانمان ضعیف شده باشد.
حتی شما خودتان بهعنوان یک فرد بالغ با کمی دقت متوجه خواهید شد که دیگر انسان قبل از شیوع ویروس کرونا نیستید، ارتباطاتتان محدودشده، با دوستانتان بیشتر تعامل تلفنی دارید، در محل کار، سرتان بیشتر به کار خودتان است و رفتوآمدهای خانوادگی و فامیلیتان خیلی کمتر از قبل شده است.
بیشتربخوانید
کدام راهکارها بچه عصبی را آرام میکنند؟در این گزارش تصمیم داریم چند راهکار ساده برای تقویت اجتماعی شدن بچهها بهویژه کودکان را آموزش دهیم تا والدین از طریق این مهارتها بتوانند بر نحوه تعامل فرزندانشان با دیگر بچهها یا دوست و آشنا اثرگذار باشند.
۱- آموزش مهارتهای ارتباطی را گام به گام آغاز کنید
اگر شما فرزندی دارید که از دیدن غریبهها یا حتی فامیلهایی که کمتر دیده است، میترسد و در جمع بی قراری میکند، یا با ورود به جمع گریه میکند، باید آموزش مهارتهای اجتماعی را گام به گام شروع کنید.
۲-فرزندتان را در محیط قرار دهید، اما نه محیطهای شلوغ!
مثلا فرزندتان را هر روز بیرون ببرید، در شرایط مناسب با رعایت پروتکل ها، اما جایی بروید که تعداد آدمهایی که آنجا هستند کم باشد تا بچه احساس راحتی کند، نه اینکه دو مرتبه دچار اضطراب شود. بعد به راحتی تعداد آدمها را به مرور بیشتر کنید و او را وارد جمعهای بزرگتر کنید.
۳-روش آرام کردن فرزندی با اضطراب غریبه
اگر فرزند شما دچار اضطراب غریبه میشود ـ اضطراب غریبه بین هشت ماهگی تا یک سالگی اوج میگیرد و کودک با دیدن غریبهها میترسد و گریه میکند ـ او را یک مرتبه وارد جمعهای زیاد نکنید. به طور مثال پس از ورود به یک جمع زیاد وقتی دیدید فرزندتان بهانه گیری یا گریه میکند، او را به یک کنج اتاق یا اتاق دیگری که شلوغ نیست ببرید تا فرزندتان آرام شود و بعد کم کم وارد جمع شوید.
۴- بچهها را وارد بازی کنید
یکی از روشها این است که برای فرزندتان شرایطی فراهم کنید تا وارد بازی با دیگر بچهها شود، بچهها وقتی وارد بازی با هم میشوند، بهتر ارتباط برقرار میکنند تا اینکه یک مرتبه وارد یک جمع بزرگترها شوند، بنابراین مراقب باشید تا فرزندتان مخصوصا با بچههای آرام و خوش خلق و خوش رفتار به بازی بپردازد. بازی کردن با بچههای دیگر به همراه اسباب بازی هایشان باعث میشود که فرزند شما روند اجتماعی شدن را بهتر طی کند.
۵-با کودکتان ارتباط برقرار کنید
نحوه تعامل خود شما به عنوان و الدین اثر مثبتی بر اجتماعی شدن بچه تان دارد اگر شما از آن دست مادر، پدرهایی هستید که واکنش عصبی نسبت به ایزوله بودن فرزندشان میکنند، قطعا کمک مثبتی نمیتوانید به فرزندتان بکنید جز اینکه او را بیشتر گوشه گیر کنید. بهتر است نحوه تعامل و ارتباط برقرار کردن را از چهره گرفته تا نوع صحبت و عشق ورزیدن به فرزندتان تصحیح کنید. یعنی از شکلک در آوردن برای آوردن او در جمع استفاده کنید، ارتباط چشمی با مهربانی را فراموش نکنید تا او به دوستان و اقوام بازگردد.
۶-گه گاهی میهمانی بدهید
حال که ماه مبارک رمضان است و بساط سفره افطار ثواب زیادی هم دارد، می توانید برای اینکه کودک نوپا یا کودک بزرگتر شما یشتر با اقوام و دوستان همراه شود و لذت ببرد، میهمانی افطاری بدهید. البته اگر کودک شما کمتر از دو سال دارد و دچار اضطراب میشود، بهتر است او را ناراحت و خجالت زده نکنید تا خودش اعلام آمادگی حضور کند.
۷-برای اجتماعی شدن بچهها «الگوسازی کنید»
منظور از الگوسازی این است که با مثال زدن دیگران، رفتار اجتماعی را به او آموزش دهید البته این نباید به صورتی باشد که فرزندان تصور مقایسه به او دست بدهد، بلکه باید به صورت یک نوع احترام گذاشتن به شخصی که شما او را الگوی فرزندتان قرار داده اید، بشود. مثلا پسرعموی فرزند شما خیلی فرد اجتماعی و مهربانی است شما میتوانید در میهمانیها به او توجه کرده و او را با فرزندتان بیشتر پیوند بدهید و بابت اینکه اسباب بازی هایش را در اختیار فرزند شما قرار میدهد، از او تشکر کنید.
۸-فرزندتان را عضو گروههای حقیقی و مجازی کنید
حال که شرایط کرونا بهتر شده و با رعایت پروتکلها میتوان در مراکز عمومی شرکت کرد، میتوانید با نظرخواهی از فرزندتان او را در گروههای ورزشی، هنری و... عضو کنید.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اجتماعی شدن کودکان تربیت فرزندان اجتماعی شدن فرزند شما مهارت ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۷۵۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/